دل کندن اگر کار آسانی بود
، فرهاد به جای بیستون
دل میکند . . .
دل نوشته
تحـــویــل شــد و مــن ...
تمام دلتـــنگی هـایــم را ...
بـــه جـــای تــو ...
در آغــوش می کـــشم ...
و چقدر جایتــــ ...
در میـــان بــازوانــم خـالیـــستــــ ...
(عیدتون مبارک)
روی این نقطه پر رنگ بزرگ ...
بین بی باوری آدم ها ...
یک نفر می خواهد !!!
که تو خندان باشی ...
نکند کنج هیاهوی زمان ...
برو از یادت ؟؟؟
گاهی نفس به تیزی " شمشیر " می شود
از هرچه زندگیست دلت " سیر " می شود
گویی به خواب بود " جوانیمان " گذشت
گاهی چه زود فرصتمان " دیر " می شود
کاری ندارم آنکه " کجایی " چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت " پیر " می شود
منم که تا تو نخوابی نمیبرد خوابم
تو درد عشق ندانی، بخواب آسوده
---
ز ریشه کندن این دل تبر نمیخواهد
به یک اشاره میافتد درخت فرسوده
فلانيا ديدنت باغريبه اي...!
عزيزم فكرشم سخته كه توخيانت كرده اي
عزيزم نبودنت يه كوه درده
ديدنت با غريبه اي ديونم كرده
توباخيانتت داري گناه مي كني
دست اونو نگير گلم داري اشتباه مي كني
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک دست مال سفید
پاکتی سیگار
گزیده شعر فروغ
و تحملی طولانی بیاور
احتمال گریستن ما بسیار است ....
دور بودن از عزیزان مشکل استـــ ...
امتحان با وفایی در جدایی حاصل استــــ ...
حـــال اگــر دورم ز پیـــشـــتـــ ...
ای عــزیـــز ...
دوریتـــ دریا و یادتـــ ساحل استــــ ...
شنیده ام چنین روزی ، روز میلاد من است
اما ...
گویا سپری شد، بی آنکه بدانم
آتش شمع چندمین سال زندگی ام را
به خاموشی سپردم
پ.ن