سلام.

خوش آومديد به وبلاگ من.

اميدوارم ازمطالبش خوشتون بياد.

نظريادتون نره؟////

فلانيا ديدنت باغريبه اي...!

عزيزم فكرشم سخته كه توخيانت كرده اي

عزيزم نبودنت يه كوه درده

ديدنت با غريبه اي ديونم كرده

توباخيانتت داري گناه مي كني

دست اونو نگير گلم داري اشتباه مي كني

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرانمی زاری بری واسه عذاب این دلم

آسون نبوده داشتنت آسون نمی دمت گلم

طاقتم سراومده ازاین همه زخم زبونات

شکوندی دلمو عزیزم با حرفات...

بد کردی گلم بااین دل ساده

جواب خوبی بدیه ای دل ساده.

من بازخم زبونات می سازم

نمک نزن باحرفات روقلب شکستم

دیگه با تو عزیزم کاری ندارم میرم....

گریم گرفت وقتی دستایی اون تودستایی تومن دیدم

چرباید قسمتمون جدایی شه عزیزمن

تقصیرتو نیستش گلم خدانخواست عزیزمن

...؟

عشق، نردبانی است که ما را از خود بالا می کشد. عشق، همان فعل انفعالی است که در برابر گل سرخ به ما دست می دهد. عشق، عزرائیل زیبایی است که رسید، جسم ما رامی گیرد و قبض روح راامضا می کند عشق، اولین آهی است که در آیینه کشیده ایم. عشق، اولین حقوق ما از باجه معرفت است. عشق،خرید وفروش با پای عاشق و معشوق است.

خودتو برای دیگران ارام ورق

بزن چون اگر تمام بشی می رند سراغ دیگری

بزار حس کنم که مردم

یکمی راحت بخوابم...

شعرغم گینی بخونم

تانکن نامهربونم...

بزار حس کنم که مردم

منکه قلبی نشکستم...

بخدا اسیر عشقم

توی طوفان تو مستم...

؟؟؟؟؟؟!!!!!!

                      م.R

خسته ام از این زندگی بی تو

زندگی که همش شکسته

خسته ام از نبودن تو...

که غمش تو دلم نشسته

بی قرارم تواین روزای سخت

که تو پیشم نیستیومن تنهام

حس میکنم دارم میمیرم تواین روزا

کسی نیست که برسه به دادم

تنهابادلی غم گین وامونده

که یه گوشه باقلبی که جامونده

کاشکی که اون نامرد ازم سربود

کاشکی یه چیزش ازم بهتربود

اون نامردچیکارکردبا تو...که نذاشت بسازم من زندگیتو از نو

                                                                    مسعود Ragabi

هرسال این شبو بودی کنارم

امسال چطوری این شبو سر کنم

ولنتاین گذشت آخرقصه است

دارم میمیرمو آخر غصه است

اما عزیزم تبریک میکم به تواین شب عشقو

هرجاباهرکی هستی تبریک میکم به عزیزترینمو

خسته دل داده شدم

واسه عشق دوباره آماده شدم

             ولنتاین همه ی عاشقا مبارک

شکستی دلمو حق من این نیست

بیخیال اینکه باراولت نیست

منکه میدونم تو قلبت پیش یکی دیگست

جسمت اینجاست ولی فکرت جایی دیگست

مگه نمی بینی به پای عشقت من نشستم

د بیمعرفت یه بار بگیر  دوتا دستم

بگذریم دیگه حرفام شده واست یه چیز عادی

تو که منو نمیخواستی چراسرکارم گذاشتی

دیگه اعتمادی به این عشقا نمیکنم

واسه موندنت عزیزم من التماس نمی کنم

بگو اون نامرد چه چیزش ازم بهتر بود

لااقل.لامسب کاش یه چیزش ازم سرتربود

بیخیال طفلی قلم عرق کرده...

دیگه طاقت نداره بنویسه عشقت بامن چه ها کرده

                                                               masoud mj  

توباشکستن دلم داری گناه میکنی

من التماس می کنم فقط نگاه میکنی

سهم من  ازتو یه  نامه است

تواین روزای سخت بی قراری

نداشتی کم که نمی مونی عزیزم

حالامن موندم چشم انتظاری

چرا بهونه میاری واسه جدای ازدلم

آسون نبوده داشتنت آسون نمی دمت گلم

آخه بگو چرا میری واسه چی آخه گلم

منکه برات چیزی کم نزاشتم از دلم

دیگه چی مونده واسم جزیه دل خسته

که او نم شده وامونده دل شکسته

بگوچرابایدحق من باشه یه قاب عکس خالی ازتو

یه باربهم عزیزم فرصت ندادی بسازم این زندگیرو ازنو

دیگه بجز یه عکست ندارم چیزی یادگاری

بگو تو چی ازم خاطره داری...

                                مسعود رجبی

پشت سرم گریه نکن بایدبرم سفرکنم

اینجوری حتما بهتر از عشقمون گذر کنم

اشکاتو هی هدر نده بایبرم سفرکنم

دیگه باید شب روز با خاطراتت سر بکنم

طاقت اشکاتو ندارم نزار منم گریه کنم

قسمتمون اینه گلم از عشقمون حذرکنم

فرصت زندگی داری عزیزمن خطرنکن

به پای این شکسته دل جونیتو حدر نکن

به چشمام نگاه بکن دیگه شدم یه نیمه جون

جلوی راهمو نگیر باید برم سفر کنم

تقدیر اینه عزیزمن. باید برم سفرکنم

ختم گلوم حرفام باید برم خسته شدم

همینقدرو بهت بکم از زندگی من سیر شدم

اینجوری حتما بهتره.ازعشقمون گذر کنم

قسمتمون اینه گلم از عشقمون حذر گنم...

                                                 مسعود رجبی

نمی دونی چه حس غریبی دارم امشب

ازاین تنهایی من مایوس سردم...

دارم میمیرم از رونمیرم

دارم میسوزم از رونمیرم

دارم میمیرم کسی نیست کنارم

تواین تنهایی امشب من غریبم

کجای راه کج رفتم که این شد آخر قصه

سهم من نبود  از عشقت یه قلبی پر از غصه

نگفتی اگه بری یه روزی من میمیرم

تقاص این دل از کی بگیرم...؟

تورفتی منو تنها گذاشتی

تورفتی منو با غمها گذاشتی  

به مامیگن جونای امروزی

انقدر کشیدیم که دودی تر از اکسوزیم

مایمو یه روزگا عجیب غریبی

غید این دنیا آدماشو از بیخ زدیم

منم مثل تو غم بوده لابه لای عمرم

تنها عامل واسه رشتم رپه پشتم گرمه 

به خدایی کی حتی از روباتیک پام بهم نزدیکتره...MASOUD MJ  021&052

به ما میگن جونای امروزی هیچکی دل سوز نیست

باس با مشکلات بسازیم بسوزیم

مسعود معشوقه نداره چون پشت لگسوز نیست

یکسره هم پشت فیسبوک نیست.

رسیده وقت رفتن سخت درسم

به سرامتحان که میدونم تهش ردم

حس میکردم که حرفای معلم باخرخوناشه

اونجابودکه فهمیدم این قصه اولاشه

وقت امتحانه ریدنه به برگمه

خودت میدونی که ریدم الکی جو نده

حرفایی خونوادمم که نمک زخممه

وتنها دل خوشیم به ثلث بعدمه

باز منمو حسرت یه نمره بیست

که بنویسه معلم تو گوشه لیست

میدونی چندبار افتادم برای یه درس بگذریم

دیگه بیست گرفتنمم برام مهم نیست

توکه میدونی دانش اموز سال اخرتم

بگو با من دیگه چرا د اخه نوکرتم...

حال روزمو شرح دادم.

دراین دنیای فانی...

داشتم من یک دایی...

که اوهم مرد درجوانی...

نمیشه خاطراتش را پاک بکنم...

نمیشه اسمشوازیادببرم یادش راخاک بکنم.

اره من روانشناسم همتونو خوب میشناسم

همتون مثل همینو میگین تو سختی باهاتم

اما اینا همه حرفه تو عمل یه جور ضرفه

ضرفه تو خالیه پوچه تویی تنهایی نمونه

چو گلهای شقایق داغدارم

بیاپروانه شو بنشین کنارم

بشو مرهم به زخم قلبم ای دوست

که خنجرخورده ی این روزگارم...

دستات تو دستاش بمیری ای کاش

چشمات توچشماش بمیری ای کاش

حیاکن دستاتو از دستای اون رحاکن

حیا کن اگه میتونی توی چشام نگاه کن

بمیری ای کاش...

حیا کن...

فصل ما فصل تگرگه
 

فصل رگبار مصیبت
 

دست ما دست غریبه
 

واسه تنهایی غربت
 

حرف ماحرف غروب
 

حرف تلخ نیمه مونده
 

فاصله ی ویرونی ما...
 

اینه رسمه این زمونه
 

منوتوباهمیم اما...
 

دلامون فاصله داره
 

فکر با هم بودن ما
 

مثل رویا مثل خوابه
 

منوتوناسازگاریم....منوتوتویه یه خوابیم
 

فکر پروازنکردیم....مادیگه اخر راهیم
 

راه من راه دوراهی...راه تاریک تباهی
 

راه افسون گذشته....راه بمبست سیاهی
 

حرفایی یه دیونه

دل تنگی منو باورش نکردی

                                   ولی من می دونم تو بر می کردی

می دونم که میای یه روز زودزود

                                   رفتن تو برام اقره قصه بود...

((مسعود.ام ج ی.052))MJ  

میدونم تودیگه دوسم نداری

پس چرا منو تنهانمی زاری

میادش روزی که تنها بمونم

تو هم برو بزارمن اینجا بمونم

نمی دونم چطورخاطراتتو از قلبم پاک بکنم

اسمتو از یادببرم یادتورو خاک بکنم...

منکه تموم دل خوشیم توبودی...

عزیزترین کس واسه من توزندگی توبودی

سهم من از زندگی هیچی نبود..

کسی ندید دستای من چه خالی بود

؟؟؟

...?

رفتی اما هنوزم خاطرهات پیشم مونده

هنوزم اون عشق قشنگت توی قلبم جا مونده

تو  رفتییو منو تنها گذاشتی...

نمی دونی چه غم های توی دلم کاشتی

تو که می گفتی تاتهش با من هستی....

نمی دونستم که این حرفات فقط بود توشبای مستی

بیچاره من که از تو هیچ خیری ندیدم

باورم نمیشه که رفتی از پیشم

بسوزی که منو سوختی عزیزم

به قلبم آتش افروختی  عزیزم

توی این شبای بی تو خیلی سختی کشیدم

نمی دونی برای دوباره دیدنت چه نقشه ها کشیدم

اما همشون بود مثل رویا مثل خواب

وقتی فهمیدم فاصله ی منو توبودمثل دریای پر آب 

زار بیمارم دیگه صبری ندارم خسته ام...

بسگه این دل رو به انباری پر غم انباشته ام.

این یکی از شعرای منه 

میخواستم نظرتونو راجبش بدونم...